-نداشتن تيپ هنرستاني فضاهاي آموزشي اختصاص يافته به هنرستان ها(قريب 70درصد هنرستان هاي سطح شهرستان هاي استان فاقد سوله مناسب ويا فضاي بزرگ کارگاهي متناسب رشته هاي زمينه صنعت مي باشند) - فضاي داخلي اکثر هنرستانها،فاقد رنگ وروغن وسيستم برق وروشنايي،تاسيسات و.... مناسب مي باشند. -کمبود فضاوامکانات مناسب ورزشي وهمچنين کتابخانه کاملاٌ مشهود مي باشد. -قرارگرفتن بعضي از واحد هاي آموزشي در محله هاي شهر واشرافيت منازل مسکوني برآنها ودر نتيجه نرده گذاري ورنگ نمودن پنجرهاي کلاسي فضاي هنرستان هارا شبيه زندان کرده است . -کمبود تجهيزات ووسايل آموزشي وکارگاهي مطابق با سر فصل هاي نظام جديد (3-3-6) ومستعمل بودن ويااز رده خارج شدن وسايل موجود در انبار هنرستان ها - پذيرش هنرجو بدون در نظر گرفتن فضاي کلاسي و کارگاهي وامکانات موجود در هنرستانها -عدم وجود ميز کارمناسب ومجهز به کليدجريان نشتي(RCD) وسيم ارت در اکثر کارگاها -عدم اختصاص سرپرست بخش،استادکارونيروي انباردار(در رشته هاي زمينه صنعت خيلي مشکلات براي هنرآموز ايجاد مي نمايد) - تهيه وتوزيع نامناسب کتب درسي هنرستان ها -رايانه هاي موجود در سايت هنرستان ها،قابليت هاي لازم جهت استفاده از نرم افزارها را نداشته وعملاٌ بلااستفاده هستند. -اکثرتجهيزات سرمايه اي کارگاهي فاقد برچسب بوده وبه علت نبود انباردار شکسته و فرسوده شده اند. - در وپنجره بعضي از هنرستانها آهني بوده و در فصل هاي سرد سال باعث اتلاف انرژي ودر نتيجه هزينه هاي اضافه گاز مصرفي وباعث استهلاک سيستم گرمايشي مي شوند. - در زير زمين بعضي واحدهاي هنرستاني هنوز تانکر سوخت بلا استفاده موجود بوده وعلاوه بر اشغال کردن فضاي هنرستان هنوز بوي نامطبوغ گازوييل ونفت به مشام مي رسد. - نبود بوفه ي مناسب(پايگاه تغديه سالم)در بعضي هنرستانها با توجه به ساعات حضور هنرجويان در هنرستان هم يکي از مشکلات مي باشد. - عدم اختصاص نيروي خدماتي مورد نياز هنرستانها -عدم همخواني پذيرش 45درصدي هنرجويان به هنرستانها با توجه به امکانات وفضاهاي آموزشي هنرستان ها،به تبع بايد 45درصد فضا وامکانات وتجهيزات اضافه مي شد که در عمل اين اتفاق نيافتاد. - عدم برگزاري دوره هاي ضمن خدمت کشوري،استاني (در صورت برگزاري محدود دوره ها هم ماموريت هاي بدون بار مالي، نبود محل اسکان وامکانات رفاهي و...باعث بي انگيزه بودن نيروي انساني شده است) - محدود شدن دوره هاي ضمن خدمت به آموزش مجازي والکترونيکي،صرفاباعث درآمد زايي کافي نت ها شده است .ومعلمان نقشي در آن ندارند. - بافت دانش آموزي هنرستانها اکثراٌدانش آموزان روستايي مي باشند وعدم وجودمراکز شبانه روزي ومشکلات ناشي از تردد هرروزه باعث افت تحصيلي وبي انگيزه شدن هنرجويان و در نتيجه ترک تحصيل مي گردد. -عدم برگزاري همايش هاي سالانه هنرآموزان بصورت قطبي ومنطقه اي وهمچنين بازديهاي تحت عنوان نظارت همتا که قبلاٌ اجرا مي شد وخيلي هم کارايي داشت.-عدم همخواني شاخص هاي فرم انتخاب معلمان نمونه با شاخص هاي هنرآموزان شاغل در هنرستانها ودر نتيجه انتخاب نشدن هنرآموزان حتي به عنوان معلم نمونه در سطح شهرستان. - عدم توجه ويا کم توجهي مديران آموزش و پرورش به هنرستانها نسبت به ساير مدارس متوسطه دوم -عدم حمايت از برگزاري نمايشگاه توليدات ودست ساخته هاي هنرجويان وهنرآموزان درراستاي توليدي کردن هنرستان ها که هنوز هم در ارسال بخشنامه هاي سالانه به مناطق مسکوت مانده است. -عدم همکاري اصناف،مراکز ودستگاهاي دولتي در پذيرش هنرجويان هنگام معرفي جهت گذراندن دوره کارآموزي وکارورزي -تکراري بودن رشته هاي تحصيلي هنرستان ها بدون توجه به پتانسيل مناطق ونبود ويااشباع بازارکار